3ماهگی دخترم
این روزها انقدر سرگرم دخترم هستم که اصلا وقت برای کارای دیگه و حتی درسام هم ندارم و به همین دلیل نمیتونم زیاد برای نوشتن وبلاگ وقت بذارم ... -٥روز پیش لارای من سه ماهه شد و دقیقا در اولین دقایق چهار ماهگی با صدای بلند برای مادربزرگش(مامان من) خندید! البته در همون جا به خاطرات پیوست و دیگه تکرار نشد!!! پروسه ی برگشتن هم هنوز ادامه داره و نتونسته بدنش رو کانمل یه دور برگردونه اما تمتم تلاشش رو می کنه و بابایی هم در نقش مربی تربیت بدنی تمام وقت کمکش میکنه تا بتونه برگرده. -یه چند وقتیه آب دهن لارا کوچولو عین عسل از دهنش میریزه بیرون تو اینترنت گشتم دیدم نوشته بود احتمالش هست که بعضی بچه ها زودتر دندون بیارن و از نگرانی دراومدم اما...
نویسنده :
مامان
13:28